نجاست دهان حاوى دندانهاى پر شده
س: اگر دندانها به وسيلهى موادى پر شده باشند كه قابل جدا شدن از آنها نيستند، در صورتى که داخل دهان نجس شود، آيا نياز به آبکشى آن وجود دارد يا به صرف زوال عين نجاست، پاك مىشود؟
ج) اگر جزو دندان محسوب شود، پس از زوال عين نجاست پاك مىشود و آب كشيدن لازم نيست.
تطهير با آب باران
س: آيا آبهايى كه بواسطه باران در روى زمين جمع مىشود پاك كنندهى ته كفش پس از طى چند قدم مىباشد؟
ج) اگر موقع باريدن باران در آن آبها قدم بزنيد، در صورتى که عين نجاست از آن برطرف شود، پاک مىشود.
پاک شدن کف کفش توسط کاشى، موزائيک و سراميک
س: آيا با راه رفتن روى کاشى و موزائيک و سراميک هم پاى نجس پاک مىشود؟
ج) با راه رفتن روى کاشى و سراميک، پاى نجس پاک نمىشود ولى با راه رفتن روى موزائيک ـ با رعايت شرايط ـ پاى نجس پاک مىشود.
تطهير شيئ نجس با بخار آب
س: لباسها و وسايل اتاق عمل که نجس مىشوند، در قسمت استريليزاسيون (C.S.R) با فشار و بخار آب تحت شرايط خاصى استريل مىگردند، آيا اين وسايل، علاوه بر استريل شدن، پاك نيز مىشوند؟
ج) چيز نجس با بخار پاک نمىگردد.
حکم پاک شدن لاستيک ويلچر و ته عصا بوسيله زمين
س: اگر عصا، پاى مصنوعى، و لاستيکهاى چرخ ويلچر نجس باشند، آيا به وسيله زمين پاک مىشوند؟
ج) پاک شدن آن، محل اشکال است.
حکم مشاهده خون در وسايل استريل شده با بخار
س: در قسمت استريليزاسيون (C.S.R)، پس از استريل چنانچه خونى در برخى از وسايل استريل شده مشاهده شود آيا همان لباس و وسيله نجس است يا تمام وسايل و لباسها محکوم به نجاست مىباشد؟
ج) اگر در موقع ملاقات وسايل طاهر، با وسايل نجس رطوبت سرايتكننده وجود نداشته باشد نجاست منتقل نمىشود.
حکم نجس شدن داخل بينى
س: در صورت نجس شدن فضاى داخل بينى، آن را چگونه بايد تطهير کرد؟
ج) داخل بينى تطهير لازم ندارد و با زوال عين نجاست پاک مىشود.
شک در کُر بودن آب
ج: اگر به کُر بودن آن يقين داشته و شک دارد از کُر بودن افتاده باشد، بنا را بر کُر بودن بگذارد ولى اگر نمىدانسته کُر بوده يا نه، نمىتواند احکام کُر را بر آن جارى کند.
قطع اتصال به کُر و حکم آن
ج) اگر اتصال آن از آب شهرى قطع شود حکم آب کُر را ندارد مگر اينکه آب داخل لولهها و منبعى که بدان متّصل است، به اندازه کُر باشد.
حكم عبادات بدون تقليد صحيح
س: مىخواهم بدانم اگر كسى مدت چند سال اعمال خود را بدون تقليد انجام دهد حكم اعمال وى چه مىشود؟
ج) اگر اعمال وى موافق احتياط يا مطابق با واقع يا با نظر مجتهدى باشد كه وظيفه دارد از او تقليد نمايد محكوم به صحت است.