یـــادمـــان بــاشــــد. . . . هیچکســــی دلـــــیل خـــوشبختـــــی مــا نیســــت ، مـگــر خــــودِ مـــــا. . . .
♥•٠·˙
یـــادمـــان بــاشــــد. . . .
هیچکســــی دلـــــیل خـــوشبختـــــی مــا نیســــت ،
مـگــر خــــودِ مـــــا. . . .
پـس اگـر می خواهیـم کسی را کــه قـرار اسـت زنـدگی مـا را تغییــر دهـد، ببینیـــم . . .
بـایــد جلـــوی آئینــــه بایستـــیم.
و بــدانیـــم که
تــا زمــانی کــه بـا خــودمـان آشتی نکنیـــم. . . .
نمی تـوانیــم در دنیــای بیــرون بـه آرامــش دســـت یـابیـــم . . .
(زنی که جز به قرآن تکلّم نکرد…)
(زنی که جز به قرآن تکلّم نکرد…)
(زنی که۲۰سال به قرآن تکلّم کرد)
شخصى زنى را در بادیه تنها دید، گفت: کیستى؟
جواب داد:«وَ قُلْ سَلامٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ.»«بگو سلام بزودى میدانید!»
از قرائت این آیه فهمیدم که می گوید: اوّل سلام کن، سپس سئوال!
که سلام دادن علامت و وظفیه شخصى است که بر دیگرى وارد میشود.
به او سلام کردم و گفتم: در این بیابان آن هم تنها چه میکنى؟ پاسخ داد:«مَنْ یَهْدِ اللهُ فَمالَهُ مِنْ مُضِلٍّ.»
«کسى را که خدا هدایت کند گمراه کنندهاى براى او نیست.»
از این آیه شریف دانستم که راه را گم کرده ولى براى یافتن مقصد به حضرت حقّ امیدوار است.
گفتم: از جنّى یا آدم؟
جواب داد:یابَنى آدم خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِد.»«اى فرزندان آدم زینتتان را نزد هر مسجد بردارید.»
از قرائت این آیه فهمیدم که از آدمیان است.گفتم: از کجا میآیى؟
پاسخ داد:«یُنادَونَ مِنْ مَکان بِعید»«از جایى دور ندا داده میشوند.»
فهمیدم از راه دور میآید.گفتم: کجا میروى؟
جواب داد:«ولِلّهِ عَلى النّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ اِلَیْهِ.»
«بر مردم است که براى خداوند حج به جاى آورند، البته کسى که استطاعت به سوى آن پیدا کند.»
فهمیدم قصد خانه خدا دارد.
گفتم: چند روز است حرکت کردهاى؟
گفت :«وَ لَقَدْ خَلَقْنا السَّمواتِ وَالا ْ َ رْضَ وَ ما بَیْنَهُما فى سِتَّةِ اَیّام.»
«ما آسمانها و زمین و هر چه را بین این دو است در شش روز خلق کردیم.»
فهمیدم شش روز است از شهرش حرکت کرده و به سوى مکه مىرود.پرسیدم غذا خوردهاى؟
جواب داد:«وَ ما جَعَلْناهُمْ جَسَداً لا یَاْکُلُونَ الطَّعامَ.»
«ما پیامبران را مثل فرشتگان بدون بدن قرار ندادیم تا غذا نخورند.»فهمیدم چند روزى است غذا نخورده است.
گفتم: عجله کن تا تو را به قافله رسانم.
جواب داد:«لایُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً اِلاّ وُسْعَها.»«خداوند هیچ کسى را بیشتر از طاقتش تکلیف نمىکند.»
فهمیدم که مثل من در حرکت تندرو نیست و طاقت ندارد.به او گفتم: بر مرکب من در ردیف من سوار شو تا به مقصد برویم.
پاسخ داد:«لَوْ کانَ فیهِما آلِهَةٌ اِلاّالله لَفَسَدَتا.»«اگر در آسمان و زمین چند خدا غیر از خداى یگانه بود فاسد مىشدند.»
آگاه شدم که تماس بدن زن و مرد در یک مرکب یا یک خانه و یک محل موجب فساد است.
به همین علّت از مرکب پیاده شدم و به او گفتم: شما به تنهایى سوار شوید.
وقتى سوار شد گفت:«سُبْحْانَالَّذى سَخَّرَ لَنا هَذا وَ ما کُنّا لَهُ مُقْرِنینَ.»
«منزه است خداوندى که براى ما این (کشتیها) را مسخر گردانید و ما هرگز قادر به تسخیر آن نبودیم.»
وقتى به قافله رسیدیم گفتم: در این قافله آشنایىدارى؟
جواب داد:«وَ ما مُحَمَّدٌ الاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الّرُسُلُ.»
«محمد نیست مگر رسولى و قبل از او رسولانى دیگر بودهاند.»
«یا یَحْیى خُذِالْکِتابَ بِقَّوة.»«اى یحیى کتاب را باقوّت بگیر.»«یا مُوسى اِنّى اَنااللهُ..»
«اى موسى منم خداوند.»«یا داوُودُ اِنّا جَعَلْناکَ خَلیفَةً فى الا ْ َرْضِ.»
«اى داوود ما تو را در زمین جانشین و خلیفه قرار دادیم.»
از قرائت این چهار آیه دانستم که چهار نفر آشنا به نام محمد و داوود و یحیى و موسى دارد.
چون آن چهار نفر نزدیک آمدند این آیه را خواند:«اَلْمالُ وَ الْبَنُونُ زینَةُ الْحَیوةِ الدُّنْیا.»
«مال و فرزندان زینت زندگانى دنیوى هستند.»
فهمیدم این چهار نفر فرزندان او هستند.به آنها گفت:«یا أَبَتِ اسْتاجِرْهُ إنَّ خَیْرَ مِنْاسْتَاْجَرْتَ الْقَوِىُّ الاَْمینَ.»
«اى پدر، موسى را به خدمت گیر بهترین کسى که باید به خدمت برگزینى کسى است که امین و توانا باشد.»
فهمیدم به آنها گفت: به این مرد امین که زحمت کشیده و مرا تا اینجا آورده مزد دهید.
آنها هم به من مقدارى درهم و دینار دادند و او حسّ کرد کم است.
گفت:«واللهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ.»«خداوند براى کسى که بخواهد، پاداش را دوچندان گرداند.»
فهمیدم مىگوید به مزد او اضافه کنید.
از رفتار آن زن سخت به تعجب آمده بودم و به فرزندانش گفتم: این زنِ با کمال که نمونه او را ندیده بودم کیست؟
جواب دادند: این زن، فضّه خادم حضرت زهرا(س) است که بیست سال است جز با قرآن سخن نگفته است.
منبع: قرآن پژوهان شمال
وقتی راه رفتن آموختی، دویدن بیاموز. و دویدن که آموختی ، پرواز را.
وقتی راه رفتن آموختی، دویدن بیاموز. و دویدن که آموختی ، پرواز را.
راه رفتن بیاموز، زیرا راه هایی که می روی جزئی از تو می شود و سرزمین هایی که می پیمایی بر مساحت تو اضافه می کند… دویدن بیاموز ، چون هر چیز را که بخواهی دور است و هر قدر که زودباشی، دیر.و پرواز را یاد بگیر نه برای اینکه از زمین جدا باشی، برای آن که به اندازه فاصله زمین تا آسمان گسترده شوی.
من راه رفتن را از یک سنگ آموختم ، دویدن را از یک کرم خاکی و پرواز را از یک درخت.
بادها از رفتن به من چیزی نگفتند، زیرا آنقدر در حرکت بودند که رفتن را نمی شناختند! پلنگان، دویدن را یادم ندادند زیرا آنقدر دویده بودند که دویدن را از یاد برده بودند.پرندگان نیز پرواز را به من نیاموختند، زیرا چنان در پرواز خود غرق بودند که آن را به فراموشی سپرده بودند!
اما سنگی که درد سکون را کشیده بود، رفتن را می شناخت و کرمی که در اشتیاق دویدن سوخته بود، دویدن را می فهمید و درختی که پاهایش در گل بود، از پرواز بسیار می دانست!
آنها از حسرت به درد رسیده بودند و از درد به اشتیاق و از اشتیاق به معــــــــــــــــــــــــــرفـــــــــــــــــــتــــــــــــــــــــــ ..
وقتی راه رفتن آموختی، دویدن بیاموز.و دویدن که آموختی پرواز را.
راه رفتن بیاموز زیرا هر روز می توانی از خودت تا خدا گام برداری.
دویدن بیاموز ، زیرا چه بهتر که از خودت تا خدا بدوی.
و پرواز را یاد بگیر زیرا ناگزیر باید روزی از خودت تا خدا پر بزنی..
از کتاب ” دو روز مانده به پایان جهان”
وقتی شما در این فضاهای نت نظر می گذارید و با یکدیگر گفتگو می کنید آیا این داد و ستد عاطفی رخ می دهد یا خیر؟
حد ارتباط با نامحرم کجا است ؟ ضمناً آیا این حد در دنیای واقعی و مجازی فرق می کند یا خیر؟
حد ارتباط با نامحرم این است که ما با هم داد و ستد عاطفی نکنیم. یعنی به دنبال صید کردن دل یکدیگر نباشیم. این یکی از راه هایی است که به نظر دور است اما خیلی نزدیک است.✿
- ٠
به قول قرآن : همه ی آدم ها نسبت به خود، خودآگاهی دارند ولی مدام توجیه میکنند. می گویند ما در محیط های مجازی یکدیگر را نمی بینیم. پس می توانیم هر حرفی را راحت بزنیم. اما من از آنها سوال می کنم که وقتی شما در این فضاهای نت نظر می گذارید و با یکدیگر گفتگو می کنید آیا این داد و ستد عاطفی رخ می دهد یا خیر؟
وقتی که شما از انواع تصاویر و کلمات و روش هایی که در محیط های دیجیتال است استفاده می کنید برای اینکه احساس و حالات فکری و روحی خود را به طرف مقابل منتقل کنید در او هیچ حسی را ایجاد نمی کنید ؟
در حقیقت قبل از اینکه شما با فکر او ارتباط برقرار کنید در دل و احساس اوجا باز کرده اید. این جا باز کردن در احساس و دل فرد نامحرم همان حریم حرامی است که شما وارد شده اید. من اجازه ی داد و ستد عاطفی به این عنوان که دل کسی را از آن خود کنم ندارم. . .
قطعاً من باید برای یک ارتباط سالم حرکت کنم. ارتباطی که فرصت فکر ، اندیشه و عمل صالح و کارهای خوب و زیبا را بدهد .
ظاهراً گاهی اوقات ما وارد فضاهای مجازی می شویم و گفتگو های علمی و اعتقادی می کنیم.
اما این فضاها ایجاد اعتیاد می کند. یعنی فرد مدام به دنبال این است که وارد آن شده با افراد مختلف گفتگو کند ونظرات آنها را داشته باشد. به این گفتگو کردن ها به عنوان یک رفتار ویژه ی روشنفکرانه و عالمانه نگاه می کند.
این نقابی است که هوس بر روی رفتارهای ما می زند.
اگر قصد ازدواج باشد باید ما آن را صریح کنیم. اما فضای وب فضای مناسبی برای ازدواج نیست. به این خاطر که ما در فضای مجازی، شخصیت مجازی داریم. از کجا من بدانم که این کسی که خود را به عنوان یک خانم معرفی می کند واقعاً یک خانم است و از کجا مشخص است که آقا نیست. از کجا معلوم که سن و ویژگی های واقعی خود را منتقل کند. خیلی اوقات برای اینکه افراد جواب این سوال ها را پیدا کنند با یکدیگر در بیرون قرار می گذارند. در این قرار شما از کجا می دانید که این فرد همان کسی است که در فضای مجازی به شما پاسخ داده؟ شاید آن پاسخ ها را خوانده و به سر این قرار آمده است.
متأسفانه الان ما در فضای دیجیتال دچار آسیب های جدی هستیم. اصلاً اقتضای فضای دیجیتال شخصیت مجازی است. وقتی که ما با انسان ها در دنیای واقعی مواجه هستیم بسیاری از ویژگی های شخصیتی آنها را نمی شناسیم. در فضای دیجیتال که اصلاً قابلیت شناخت وجود ندارد.
در ارتباط با نامحرم قرار است که ما حریم دل و خیال یکدیگر را اشغال نکنیم. من حق ندارم که دل و فکر کسی را مشغول خود بکنم. و در دل و فکر او برای خود یک جای ویژه و ممتاز از بقیه باز کنم .
گاهی اوقات هم کسانی که به نت دسترسی ندارند از طریق پیامک وارد این آلودگی می شوند. یعنی پیامک هایی بین افراد محرم و نامحرم رد و بدل می شود که بارهای عاطفی و معنایی دارد. اشعار و جملات ادبی که مناسبتی هم برای آن درست می کنیم. این کار زمینه ی ایجاد یک ارتباط عاطفی می شود. در حقیقت فرصت داده ایم که ضمیر ناخود آگاه ما بدون هیچ جنگی فتح شود. این یعنی پیروزی نفس و هوا و هوس ما که هنوز تربیت جدی پیدا نکرده است. به همین خاطر باید فوق العاده مراقبت کرده و با احتیاط جلو رفت.
خانم نیلچی زاده / برنامه ی سمت خدا - مورخ 22 . 4 . 1390
غذای منزل یا بیت المال
غذای منزل یا بیت المال
روزی مهمان مقام معظم رهبری بودم. سفره را که گستردند، آیت الله خامنه ای به پسرشان آقا مصطفی فرمودند: پاشو برو! من خلاف ایشان عرض کردم: اجازه بفرمایید آقا زاده هم باشند. من از وی درخواست کرده ام که با هم باشیم. آقا فرمودند: این غذا مال بیت المال است. شما هم مهمان بیت المال هستید. برای بچّه ها جایز نیست که بر سر این سفره بنشینند. آنان به منزل بروند و از غذای خانه میل نمایند. من در آن لحظه فهمیدم که خداوند چرا این همه عزت به آقا داده است.
نقل از:آیت الله جوادی آملی
داستان واقعی جوان فقیر کارگر که عاشق گوهرشاد خاتون شد...
داستان واقعی جوان فقیر کارگر که عاشق گوهرشاد خاتون شد
گوهر شاد خاتون یکی از زنان باحجاب بوده همیشه نقاب به صورت داشته و خیلی هم مذهبی بوده او می خواست در کنار حرم امام رضا (علیه السلام) مسجدى بنا کند .
باید خود را هرس کنم...
نگاه سید شهیدان اهل قلم به فلسطین
نگاه سید شهیدان اهل قلم به فلسطین
گزیده ای ازدست نوشته های شهید آوینی درباره مساله فلسطین :
- آیا فلسطنییان یکباره دیگر به سرزمین خویش بازخواهند گشت ؟ آتش این امید نه تنها در دلها فرو ننشسته است بلکه هر چه می گذرد شدت و حرارت بیشتری می یابد .
اسرائیل خلاف آنچه از آغاز انتظار می برده است بعد از گذشت نیم قرن از اشغال فلسطین هنوز هم به ثبات سیاسی همچون آرزویی دست نیافتی چشم دوخته است .هر چه می گذرد آتش انقلاب فروزانتر می شود چرا که فلسطینیان اکنون دیگر دریافته اند که مساله آنها هرگز بر آب و خاک توقف نمی یابد ،اگرچه نتیجه ظلمی که بر آنها رفته آوارگی و دور افتادن از وطن است . انتخاب “سرزمین فلسطین” برای این مقصد شوم(تاسیس رژیم جعلی اسرائیل) از آنجا انجام گرفته که “قلب عالم اسلام ” است و امروز مردم فلسطین این حقیقت را به روشنی دریافته اند .
-دنیای جدید که دنیای حاکمیت استکبار است شرط لازم تحقق خویش را در مبارزه با اسلام می بیند و بنابر این تلاش برای استقرار کشوری همچون اسرائیل در سرزمینی چون فلسطین نباید اتفاقی دانست. مسلمانان جهان را اکنون فریاد آن پیر فرهیخته (حضرت امام خمینی -ره) که از ایران برخاست بیدار کرده است و آنان نجات خویش را تنها در انقلاب می یابند .
- تمثیل آنان در برابر نظام اسلامی تمثیل داودعلیه السلام است در برابر جالوت است. داود علیه السلام نیز با سنگ و فلاخن به نبرد غولی همچون جالوت رفت که تا بن دندان مسلح بود. عقل ظاهر در نبردی اینچنین پیروزی را از آنِ جالوت میبیند اما چنین نشد .اکنون چشم سه نسل آوارگان فلسطینی به انتفاضه دوخته شده است ."انقلاب سنگ ” انقلاب ایمان است در برابر قدرتهای دنیایی. در آغاز هیچکس جز آنان که چشم در پرده های غیب گشوده اند ،باور نداشت که انقلاب سنگ و فلاخن به یک خطر جدی برای اسرائیل مبدل خواهد شد اما اکنون پس از گذشت چند سال حتی نظام اسرائیل نیز نمی تواند هراس روز افزون خویش را از این سنگها و فلاخنهای کودکانه پنهان دارد .این سنگها و فلاخنها در دست انسانهایی است که به حقیقت ایمان و انقلاب دست یافته اند و همین است که انتفاضه را به خورشید فروزان امید و آزادی مبدل ساخته است . انقلاب سنگ انقلاب ایمان است در برابر قدرتهایی دنیایی و پیروزی بدون تردید با ایمان است .
غزه قتلگاه کودکان
غزه قتلگاه کودکان
رژیم کودک کش و وحشی اسرائیل تمام سعی و تلاش خود را برای نسل کشی و منقرض کردن کودکان غزه به کار گرفته است و با بمباران مدارس و محل بازی کودکان این توحش خود را در معرض دید جهانیان گذاشته است
شهادت دوبرادر در آغوش هم
کجاست نابود کننده ظالمان و ستمگران ….
شهادت دوبرادر در آغوش هم+18
در حمله موشکی شبانه رژیم صهیونیستی به غزه،
دو برادر خردسال فلسطینی در آغوش یکدیگر به شهادت رسیدند…