2بزم فرات،نوشته ی آرزو ابوالقاسمی
بسم رب الحسین
یاحسین:
آیا صدای تپش قلبم را که ثانیه ثانیه اش با نام تو می زد و اگر لحظه ای به یادت نمی بود می ایستاد را می شنیدی؟ چند وقتی است سکته قلبی کرده ام قلبم ایستاده است چون این قلبم قلبی پر از حب دنیا شده علت ایستادن قلبم می دانی چیست؟چون بدون تو شبها و روزهایی را سپری کرده است مثل قبلا نمی زند چون غبار سیاه گناهان و معصیت هایم بر روی آن نشسته است و در قلبی که گناه باشد و لکه های سیاه آن جا جای تو نیست جای تو در قلبی است که نور خدایی آن را پر کرده باشد هیچ گا ه دو چیز متضاد در کنار هم جمع نمی شوند سیاهی و نور قلب سیاه من جای نوری مثل تو نیست کمکم کن حسین من نگاهی به قلب تاریک و سیاهم بینداز تا شاید این پلیدی ها و لکه های ننگ گناه از آن پاک شوند آنگاه بدون نیاز به قلبی که حب دنیا آن را پر کرده است دوباره با یاد تو می تپد یا حسین چند وقتی است سخنان نیک و پند های علما و نام تو مرا دگرگون نمی کند چند وقتی است که اگر هم نماز بخوانم به دلم نمی نشیند چند وقتی است از تو دورم و از خدای تو هم . خودم می دانم باعثش کیست؟ خودم می دانم علتش چیست؟ یا حسین تو را به گلوی شش ماهه ات قسم نگاهی کن به دل زار و پریشانم من یک طلبه یک سرباز امام زمانم اما نشانی از سربازی آقا ندارم کمکم کن به راستی سربازش باشم و به راستی طالب علمش می دانم گناه کرده ام خطا کرده ام به خودم بد کرده ام اما شما یا حسین کشتی نجاتی مرا از این همه سیاهی برهان چند وقتی است از مردمان این دیار و همه زمین زمین خسته شده ام تو را دوست دارم اما کمکم کن دوست داشتنم از روی معرفت باشد و به یقین تبدیل شود یا حسین ای فریادرس بی کسان دعایی کن به حق من سیه رو و دعایی کن برای منی که در غفلت به سر می برم و طالب دنیا شده ام این را می دانم که دیر یا زود از این دنیا خواهم رفت کمکم کن تا قبل از مردنم خودم را اصلاح کنم و همیشه با نام تو و خدای تو و آقا و سرورم صاحب الزمان به سر ببرم کمکم کن از دنیا کنده شوم و به خدا بپیوندم و آخرین کلامم یا حسین: اگر چه دوست دارم به اندازه شعور و معرفتم و این را هم می دانم که تو از من فقط دوست داشتن نمی خواهی آنچه که از من می خواهی اطاعت است و دوری از معصیت.
خانم آرزو ابوالقاسمی طلبه پایه چهارم