میکروب چیزی نیست، کوچولو است ولی یک آدم را از پا درمیآورد. پوست خیار چیزی نیست، ولی یک وزنه بردار حرفهای را ممکن است ویلچریاش کند.
دختر قیمتی میگوید: نمیگذارم کسی از من لذت ببرد. مگر اینکه خرجی مرا بدهد. خانه، ماشین، تلفن، همه امکانات را هرکس خرجی مرا داد به من هم نگاه کند.
این میگوید: نه من آرایش میکنم، جوانها مرا مفت ببینید. خودش را حراج میکند. خودت را حراج نکن تو ارزش داری. خانمی که خودش را آرایش کرده و نشان میدهد، چرا خودت را حراج میکنی، تو حیف هستی. هرکس همه زندگی تو را تأمین کرد، حق دارد به تو نگاه کند. نه هرکس مفت کنار خیابان با یک بستنی، با یک لبخند، با یک تلفن و اسم ام اس، تو گران هستی، چرا خودت را حراج کردی؟ این مویت پیدا نباشد.
آقای قرائتی حالا این دو تا تار مو را گیر نده. خیلیها گناهان بزرگتر کردند. میگوید: این چیزی نیست. اینکه میگویی: چیزی نیست دیگر خدا نمیبخشد.ببین اگر من یک سنگی، از این سنگهای کوچک که به نان سنگک چسبیده، اگر من یک سنگ کوچک بزنم در سر شما، بگویی: آخ! بگویم: چیزی نیست. بگویم: چیزی نیست، شما بیشتر عصبانی میشوی. اما اگر یک سنگ یک کیلویی از دست من افتاد خورد روی پای شما، پای شما خونی شد، بگویم: ببخشید، میبخشی. یک کیلو را میبخشی، یک مثقال را نمیبخشید. چون یک مثقال را میگویم: چیزی نیست.
شما مبلغ سنگینی بدهکار باشید. بروید نزد بستانکار بگویید: آقا من یک مقدار به شما بدهکار هستم، فعلاً ندارم. انشاءالله بعداً میدهم. میگوید: خیلی خوب باشد. اما اگر یک مبلغ کمی بدهکار هستی، حالا چه خبر است، چیزی نیست! طرف از این بیشتر ناراحت میشود. شما بگو چیزی هست، ندارم بدهم. قابل اغماض است. اما بگویی: چیزی نیست آدم لجش میگیرد.
شما مبلغ سنگینی بدهکار باشید. بروید نزد بستانکار بگویید: آقا من یک مقدار به شما بدهکار هستم، فعلاً ندارم. انشاءالله بعداً میدهم. میگوید: خیلی خوب باشد. اما اگر یک مبلغ کمی بدهکار هستی، حالا چه خبر است، چیزی نیست! طرف از این بیشتر ناراحت میشود. شما بگو چیزی هست، ندارم بدهم. قابل اغماض است. اما بگویی: چیزی نیست آدم لجش میگیرد.
یک شاگرد سر کلاس نیاید، عذرخواهی کند. آدم او را میبخشد. اما یک شاگرد سر کلاس بیاید هی به معلم چنین کند. معلم بگوید: گوش بده. آخر چیزی نیست! خود شما چه حالی میشوید که کار کوچک را آدم بگوید چیزی نیست؟
حالا دو تا مو که چیزی نیست. حالا اینها که… حالا یک شب که شب عروسی، بگذار اینها… حرف نماز را نزن. عروس آرایش کرده حالا وضو بگیرد، کلی لاک به دستهایش زده است. حالا یک شب که صد شب نمیشود. حالا نمازت را بعد بخوان. اینکه آدم بگوید: حالا شب عروسی است، حالا مهمانی است، حالا… گناهی که آدم انجام بدهد، بگوید: این چیزی نیست. خدا این را نمیبخشد. میکروب چیزی نیست، کوچولو است ولی یک آدم را از پا درمیآورد. پوست خیار چیزی نیست، ولی یک وزنه بردار حرفهای را ممکن است ویلچریاش کند.
خیال میکنند بنده با موی بلند مخالفم...!
رهبر معظم انقلاب فرمودند: من که میگویم تهاجم فرهنگی، عدهیی خیال میکنند مراد من این است که مثلاً پسری موهایش را تا اینجا بلند کند. خیال میکنند بنده با موی بلندِ تا اینجا مخالفم. مسألهی تهاجم فرهنگی این نیست. البته بیبندوباری و فساد هم یکی از شاخههای تهاجم فرهنگی است؛ اما تهاجم فرهنگیِ بزرگتر این است که اینها در طول سالهای متمادی به مغز ایرانی و باور ایرانی تزریق کردند که تو نمیتوانی؛ باید دنبالهرو غرب و اروپا باشی. نمیگذارند خودمان را باور کنیم.
اردیبهشت93
قدرت خدا ته کشیده!!!
امام صادق (علیه السلام) در کلامی گهربار ترک ازدواج را به خاطر ترس از تنگدستی، مذمت کرده و میفرمایند:
«مَنْ تَرَکَ التَّزْوِیجَ مَخَافَةَ الْفَقْرِ فَقَدْ أَسَاءَ الظَّنَّ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ:
إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ؛
هر که از ترس تهیدستی ازدواج را ترک کند، به خدای عزوجل گمان بد برده است. خداوند عز و جل میفرماید: »اگر تهیدست باشند خداوند از فضل خود توانگرشان میسازد.
[نورالثقلین، الشیخ الحویزی، ج 3، ص 597، ح 141
جایگاه زن در اسلام
امام محمد باقر علیه السلام فرموده اند :
به راستی که خداوند عزوجل بر زنان و مردان جهاد را واجب کرده است
اما جهاد مردان آن است که (برای حفظ دین و مملکت) مال و خون خود را بذل کنند
تا در راه خدا کشته شوند و اما جهاد زن آن است که در مقابل دشواری های
زندگی همسرش صبر کند.
مکارم الاخلاق فی حق الزوج علی المراة (ط بیروت ص ۲۱۵)
ما دو گونه برخورد داریم؛یک برخورد با دشمن خارجی یک برخورد در اجتماع وخانواده
حضرت آیت الله جوادی در درس تفسیر خود فرمودند:ما دو گونه برخورد داریم؛یک برخورد با دشمن خارجی که فرموده اند اگر او سنگی انداخت به کشور شما عالما عامدا؛شما آنرا برگردانید سر جایش،اما یک برخورد در اجتماع وخانواده است،اگر کسی به شما بدی کرد شما با خوبی جواب او را بدهید: ( یَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِالسَّیِّئَةَ) قصص54؛ یعنی همان رفتاری که اهل بیت (ع)با مخالفان داشتند.
رهبـری، بزرگترین نعمت خداوند بر ما
زن مسلمان ایرانی الگوی زنان جهان
اسلام میخواهد که زن و مرد رشد داشته باشند. اسلام زنها را نجات داده است از آن چیزهایی که در جاهلیت بود. آنقدری که اسلام به زن خدمت کرده، خدا میداند به مرد
خدمت نکرده؛ آنقدر که به زن خدمت کرده. شما نمیدانید که در جاهلیت زن چه بوده و در اسلام چه شده. حالا هم اینها دارند از جاهلیت بدتر میکنند. آن وقت آنها بیاهمیت میکردند، حالا ایشان میفرماید که زن باید لَعبه باشد!
زن باید ـ نمیدانم ـ چه باشد. یک همچو حرفی که به کرامت زن برمیخورد. اعتقاد ایشان دربارۀ زن این است که باید ـ یک تعبیر سوئی کرده بود ـ اینطوری باشد! اسلام میخواهد زن این جوری نباشد. اسلام میخواهد زن مثلِ ـ همان طوری که مرد همۀ کارهای اساسی را میکند زن هم بکند، اما نه اینکه زن یک چیزی بشود که آقا دلشان میخواهد که بَزَک کرده بیاید توی جامعه و با مردم چه بشود، مخلوط بشود. با جوانها آن جوری مخلوط! اینها را جلو میخواهد بگیرد اسلام. میخواهد زن را حیثیت و احترامش را حفظ کند؛ میخواهد شخصیت به زن بدهد که از این شیئیت بیرون بیاید. اینها میخواهند بفروشند، از این دست به آن دست کنند؛ این را مخالف است اسلام. با زن مخالف است اسلام؟! اسلام به زن خدمتی کرده است که در تاریخ همچو سابقهای ندارد. اسلام زن را از توی لجنزارها برداشته آورده شخصیت به او داده، اسلام با زن مخالف است؟! اینها تبلیغات است. میخواهند شما را از اسلام دور کنند و مالتان را بخورند، میخواهند شما را از روحانیت کنار بزنند و مالتان را بخورند، میخواهند نگذارند فرهنگ شما رشد پیدا کند و اموال زیرزمینیتان رابخورندودراسارت نگهتان دارند تاآخر.
تاریخ: 18/08/1357
محل: پاریس، نوفل لوشاتو
بصیرتی عمار گونه و استقامتی مالک اشتر وار
پایداری حتی با نان خالی
جواب یک تناقص!
یک پرسش و پاسخ در باره سوره مائده آیه مبارکه 105
پرسش:
با توجه به این که در دعاهای قرآنی اولویت با خود شخص است، سپس نزدیکان و در آخر دیگر مؤمنان، و وجود آیاتی چون «علیکم انفسکم»! و از طرفی وجود روایاتی مانند این که حضرت زهرا (س) ابتدا برای دیگران دعا می کردند بعد برای خود،! این تناقض ظاهری را چگونه توجیه می کنید؟ ما کدام ترتیب را انجام دهیم؟
پاسخ:
در مقام تزکیه و اصلاح نفس، انسان باید خود را بر دیگران مقدم بدارد و این دستور صریح قرآن و روایات است؛ زیرا بدون تزکیه نفس خویش، هدایت دیگران کمتر تحقق پیدا می کند، اما در مقام دعا و درخواستِ حاجتی از خدا، بسیار مناسب است که انسان دیگری را بر خود ترجیح دهد، و در روایات ما بر این مطلب بسیار سفارش شده است؛ زیرا این کار نه تنها برآورده شدن حاجت انسان را به تأخیر نمی اندازد، بلکه باعث برآورده شدن هر چه زود تر حاجت، آن هم به میزان بیشتر می شود.