روايتي از خبرنگار شهيد حسن باقري:
اين معجزه است، خوب نگاه كن!
نويد شاهد: حسن يكي از برادران را صدا زد و به او گفت:"بيا بيرون! بيا بيرون و ببين و عبرت بگير، تا بعدا كسي نگه امدادهاي غيبي وهم و خياله و خدا كمك نكرد. اين معجزه است، خوب نگاه كن!”
به گزارش خبرنگار نويد شاهد ماجرايي از امدادهاي غيبي در دوران هشت سال دفاع مقدس به روايت شهيد حسن باقري بيان مي شود: در عمليات ثامن الائمه (ع) طرحي براي آتش زدن نفت روي رودخانه ي كارون آماده شده بود تا در وقت ضروري اقدام شود. حادثه اي باعث شد كه قبل از زمان مقرر، نفت شعله ور شود و دود ناشي از آتش، بخش وسيعي از قرارگاه و محورهاي عملياتي را بپوشاند، تا جايي كه قرارگاه ارتش غيرقابل استفاده شد و برادران ارتشي مجبور شدند، آنجا را ترك كنند و به سنگر كوچك شهيد حسن باقري كه كمي جلوتر بود، بروند. عمليات در خطر بود، اما شهيد باقري با اطمينان و آرامش خاصي عمليات را ادامه مي داد. در همان موقع، در حالي كه دود تا چند متري سنگر حسن آمده بود، باد شديدي شروع به وزيدن كرد و تمام دود را به آسمان برد و هوا كاملا صاف و پاك شد. حسن يكي از برادران را صدا زد و به او گفت:"بيا بيرون! بيا بيرون و ببين و عبرت بگير، تا بعدا كسي نگه امدادهاي غيبي وهم و خياله و خدا كمك نكرد. اين معجزه است، خوب نگاه كن!” منبع: كتاب من اينجا نمي مانم، صفحه 46، انتشارات يا زهرا.