تقدیر در شبهای قدر
25 مرداد 1391
ادلهاى كه نقش انسان را در مقدرات شب قدر ثابت مىكند :::
حالات و دريافتهاى شخصى
حالات و دريافتهاى شخصى
كسانى كه اهل دعا و راز و نياز و اهل شب قدر هستند، نقش خويش را در شب قدر به خوبى دريافتهاند. گاهى اين حالات آن چنان ژرف و تاثيرگذار است كه تا شب قدر آينده و بلكه تا آخر عمر، در همه افكار، اخلاق، كردار و رفتار شخص رخنه كرده و آن را در يك خط و سير معنوى قرار مىدهد. ديگرانى هم كه به اين حد از معنويت راه پيدا نمىكنند، به فراخور حال خود از مجالس و محافل و شب زنده داريهاي شب قدر بهرهبردارى كرده و فيض معنوى مىبرند. ريشه اصلى اين دگرگونىها و حالات، به خود افراد برمىگردد و اين كه تا چه حد خود را آماده بهرهبردارى از بركات شب قدر و فضيلتهاى آن كرده باشند. اگر معنوياتى كه در شب قدر نصيب انسان شده و در زندگى آنها تحولى آفريده، هيچ ارتباطى با آنان نداشته باشد و تنها به خدا و فرشتگان و نويسندگان مربوط باشد كه هر چه بخواهند، براى هر كس بدون ملاحظه حالاتش تقدير كنند در اين صورت مقتضاى حكمت و مصلحت اين است كه يا به هيچ كس هيچ ندهند و يا آنچه مىدهند، به همه يكسان و على السويه بدهند؛ در حالى كه ما مىدانيم همه بركات خداوندى در شب قدر براى بندگان سرازير مىگردد و با اختلاف و تفاوت به آنان داده مىشود؛ پس نتيجه مىگيريم تنها دليل اين تفاوت، كارها و اعمال و ميزان تلاش خود بندگان است و بس. نتيجه اين كه يكى از راههاى رسيدن به اين كه آيا افراد در مقدرات منتخب قدر، صاحب نقش هستند يا نه، اين است كه ببينيم چه اندازه دگرگونى در همين شب با بركت در آنان ايجاد گشته است.