توصیههای اخلاقی آیتالله فاطمینیا برای سال نو
اما مطلب دیگری عرض می کنم که خیلی مهم است. مَثَل زدن عیب ندارد؛ خداوند در قرآن میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ لا یَستَحیی أَن یَضرِبَ مَثَلًا ما بَعوضَةً فَما فَوقَها» [سوره مبارکه بقره؛ آیه 26]. مثل اشکالی ندارد و در آن مناقشه نیست. مثلها را چرا میزنند، برای اینکه یاد آدم بماند.
این باغچهها را دیدهاید. این باغچههای عریض و طویل خصوصا در خانههای سنتی؛ دم عید که میشد میگفتند به باغچه برسید، گل بکارید، اگر چیز اضافی هست، دربیارید. یک وقت یک ریشه درخت را میدیدید و امید داشتید که این جوانه بزند، اما بعد میفهمیدید که جوانه نزده و پوسیده است. خب یعنی فقط مکان را اشغال کرده بود و باغبان این را در میآورد و بیرون میانداخت. در این باغچه باطن هم درختهای ریشهداری هستند که نه تنها فایده ندارند بلکه ضرر هم دارند؛ اینها را باید دور انداخت. طرف چهل سال است که غیبت میکند، خب باور نمیکند که غیبت بد است؟ یکی میگفت میدانم غیبت گناه است اما اگر این را نگویم دق میکنم! باید این را ترک کرد. چهل پنجاه سال است که این باغچه هست و باید به آن سر بزنید.
شما امثال حسد، غیبت، سوءظن و اینها را دست کم نگیرید؛ اینها انسان را از پرواز میاندازد. من گاهی در منابر به مردم گفتهام که آقای بهجت یا آقای بهاءالدینی یا آقای قاضی کراماتی را داشتند؛ اما بعضیها میآمدند پای منبر و انتقاد میکردند که شما مدام از این افراد میگویید. اما اینها متوجه نیستند که متن صحبتم که کرامت گفتن نیست، من اینها را میگویم که میدان پرواز بشر را به مردم نشان بدهم. چه موقع میتواند این پرواز را بکند، وقتی که مواظب خودش باشد. آقای بهجت و آقای بهاءالدینی و دیگر بزرگان مواظب خودشان بودند.
حالا ما هم باید این باغچه درون را نگاه کنیم و این درختهای پوسیده حسد و سوءظن و غیبت و … را در سال 91 دور بیاندازیم و در حالی که ائمه از ما راضی باشند وارد سال 92 شویم.