یكى از این سه مورد جایزه را انتخاب كن :
یكروز در منزل دیدم خانم دستگیره هاى زیادى دوخته
كه با آن ظرف هاى داغ غذا را بر مى دارند كه دستشان نسوزد
آنها را برداشته و به جلسه درس براى جایزه آوردم .
وقتى خواستم جایزه بدهم به طرف گفتم :
یكى از این سه مورد جایزه را انتخاب كن :
1- یك دوره تفسیر المیزان كه 20 جلد است و چندین هزار تومان قیمت دارد.
2- مقدارى پول .
3- چیزى كه به آتش و گرماى دنیا نسوزى .
گفت : مورد سوّم . من هم دستگیره ها را بیرون آورده به او دادم . همه خندیدند.
...برای این که یک بار از ته دل بگوید: « یا الله».
علامه طباطبایی (ره):
«ممکن است انسان گاهی از خدا غافل شود
و خدا یک تب سخت خطرناک چهل روزه به او بدهد،
برای این که یک بار از ته دل بگوید: یا الله».
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
جرعه های جانبخش، نوشته غلامرضا گلی زوار، ص ۳۸۰
تکـــذیب آیات الهی ، عــاقبت گــناه
در خانه ي خدا هم بايد گريه كنيد!
آیت الله مجتهدی تهرانی می فرمایند:
گــریــه کـنـیـد! دیـده ایـد بـچـه هـا بــا گـریـه کـردن کـار خـود را پـیـش می بـرنـد، تــا گــریـه مـیـکـنـنـد پـدرشـان راضـی مـیـشـود. درِ خــانـه خـدا هـم بـایـد گـریـه کـنـیـد.
گـر خـدا خـواهـد کـه غـفـاری کـنـد
مـیــل بــــنـــده جـانـبِ زاری کــنــد
هـمـیـن کـه مـیـل پـیـدا کـردی کـه گـریـه کـنـی و اشـکـی بـریـزی مـعـلـوم مـیـشـود کـه خـدا مـیـخـواهـد بـبـخـشـدت.
در روایـت آمـده اسـت کـه :
عـده ای در روز قـیـامـت در صـحـرای مـحـشـر، پـانـصـد سـال گــریه مـیـکـنـنـد کـه چـرا پــرونــده شـان درسـت نـیـسـت. در ایــن حال، مَـلـکـی نــزد آنـهــا مـی آیــد و مـیــگــویــد: اگــر یـک سـاعـت در دنـیـا ایـنـگـونـه گــریــه کــرده بــودی گــرفـتـار ایـن پـانـصـد سـال گـریـه نـمـیـگـشـتـی! فـکـر کـنـیـد کـه اگـر در ایـن حـال بـمـیـریـم، دسـت خـالی، چـه خـاکـی بـر سـرمـان بـریـزیـم.
اگـر وارد مـحـشـر شـویـم و بـه مـا بـگـویـنـد هـیـچ عـمل خـوبـی نـکـرده ای، چـه کـنـیـم؟!
خـدایــا، تـوفـیـق گـریه کــردن در دنـیـا را بـه مـا مــرحـمــت بـفــرمــا کــه آنــجــا دیـگــر گــرفـتـار نـگـردیـم.
« الهی آمـیــن »
ارزش زندگي كردن در نظام جمهوري اسلامي
اگر تا آخر عمر شبانه روزی و بدون مزد کار کنیم ، قدر و قیمت یک نفس کشیدن در این نظام اسلامی را نمی توانیم جبران کنیم.
حضرت آیت الله العظمی بهجت (رحمة الله علیه)
طلبكار يا بدهكار؟؟؟
:::::::::::: ماجرای دیدار دانشجوی مشروب خور با آیت الله بهجت (ره) ::::::::::::
به گزارش جام نیوز ، دانشجو بود، دنبال عشق و حال،خیلی مقید نبود،یعنی اهل خیلی کارها هم بود،تو یخچال خونه ش مشروب هم میتونستی پیدا کنی….
از طرف دانشگاه اردو بردنشون قم…قرار شد با مرحوم آیت الله بهجت(ره)هم دیدار داشته باشن..از این به بعد رو بذارید خود حمید براتون تعریف کنه…
وقتی رسیدیم پیش آقای بهجت،بچه ها تک تک ورود میکردن و سلام میگفتن،آقای بهجت هم به همه سلامی میگفت و تعارف میکرد که وارد بشن…من چندبار خواستم سلام بگم…
منتظر بودم آقای بهجت به من نگاهی بکنن…امااصلا صورتشون رو به سمت من برنمیگردوندن…درحالیکه بقیه رو خیلی تحویل میگرفتن…
یه لحظه تو دلم گفتم:""حمید،میگن این آقا از دل آدما هم میتونه خبر داشته باشه…تو با چه رویی انتظار داری تحویلت بگیره…!!!تو که خودت میدونی چقدر گند زدی…!!!"”
خلاصه خیلی اون لحظه تو فکرفرو رفتم…تصمیم جدی گرفتم که دور خیلی چیزا خط بکشم،وقتی برگشتیم همه شیشه های مشروب رو شکستم،کارامو سروسامون دادم،تغییر کردم،مدتی گذشت،یکماه بود که روی تصمیمی که گرفته بودم محکم واستادم
،از بچه ها شنیدم که یه عده از بچه های دانشگاه دوباره میخوان برن قم،چون تازه رفته بودم با هزار منت و التماس قبول کردن که اسم من رو هم بنویسن،اما به هرحال قبول کردن…
اینبار که رسیدیم خدمت آقای بهجت،من دم در سرم رو پایین انداخته بودم،اون دفعه ایشون صورتش رو به سمتم نگرفته بود،تو حال خودم بودم که دیدم بچه ها صدام میکنن"حمید..حمید…حاج آقا باشماست"”
نگاه کردم دیدم آقای بهجت به من اشاره میکنن که بیا جلوتر…آهسته در گوشم گفتن:
- یکماهه که امام زمانت رو خوشحال کردی…
هر وقت بيدار شويم صبح است...
خورشید جایی نرفته است،
هر وقت بیدار شویم
صبح است…
**********
برادر فاضل جناب آقاى شیخ جواد ابراهیمى براى من نقل کردند که:
روزى از جناب استاد حسن زاده (مدظله ) خواستم که نصیحت و ارشاد و موعظه اى برایم بیان
فرمایند.
از جمله فرمودند: سعى کنید با نامحرمان تماس نداشته باشید چه زن باشد و چه مرد!!
تعجب کردم و پرسیدم : آیا مرد هم نامحرم مى شود؟!
فرمودند: هر کس که با خدا انس نداشته باشد، نامحرم است !!
منبع: در محضر استاد، ص 83
نعمت بیداری
برادرم! نعمت بیداری، روزی هر بی سر و پا نمیشود، و این پیک کوی وفا با هر دلی آشنا نمیگردد، و هر مشامی این نسیم صبا را بویا نمیشود، و هر زبانی به ذکر آن گویا نمیگردد….
چه خواهی که نداری و برای تو نیست؟ اگر طالب مقام محمودی
( وَ مِن اللٌیلِ فَتَهَجٌُد بِهِ نافِلةً لَکَ عَسی أَ یََبعَثَکَ رَبُّ مَقاماً مَحمُوداً)[1]
اگر عشق مواقف شهودی:
(أَ وَ لَم یَکفِ بِرَبِّکَ أَنَّه عَلی کُلِ شَیء شَهید )
اگر دستورالعمل خوراک خواهی الحمدلله همه در سر سفره عالِم غیر معلمیم، میدانیم که چه کارهایم احتیاج به دستور نداریم. شیخ اجل سعدی گوید:
« حکیمان دیر دیر خورند، و عابدان نیم سیر، و زاهدان تا سدّ رمق، و جوانان تا طبق بر گیرند و پیران تا عرق کنند اما قلندران چندان که در معده جای نفس نماند و بر سفره روزی کس»
جوانا! ببین تو از کدامین صنفی؟
هرگز نگو: "محیط خرابه؛ منم خراب شدم".
هرچه هوا سردتر شد، لباست را ضخیم تر میکنی تا سرما به تو نفوذ نکند؛
هرچه جامعه ات فاسدتر شد، تو لباس تقوایت را ضخیم تر کن تا به تو نفوذ نکند
و هرگز نگو: “محیط خرابه؛ منم خراب شدم".