ح س ی ن ...
شبی ساکت و دلگیر
خودم بودم قلبی که زغم بسته به زنجیر
وهنگام اذان بود
که پیچیددرآفاق یکی نغمه تکبیر
نوشتند، که هنگام اوذان دست به دامان خداباش ومشغول دعا باش
و گفتم به خدا بین دعایم
که دلتنگ اذان حرم کرب وبلایم.
..
.
.
ح س ی ن ……
آمدن یا نیامدنت؟؟؟
گناه پشت گناه
برای نیامدنت
دل درگیر میان این دو انتخاب
کدام آخر؟
آمدنت یا نیامدنت؟!
من اصلِ انتظار تو را برده ام زِ یاد
با انتظارهای فراوانم از شما …
بال پرواز
پر کشیدن مجال می خواهد … آسمانی زلال می خواهد …
اشتیاق پرنده کافی نیست …چون که پرواز ، بال می خواهد…!
خدایا
خداوندا
تو خیلی بزرگی و من خیلی کوچک
ولی جالب اینجاست که ….
تو به این بزرگی من کوچک را فراموش نمیکنی ؛
ولی من به این کوچکی تو را فراموش کرده ام . . .
توکل
*****
توکل یعنی اجازه دادن به خداوند
که خودش تصمیم بگیرد!
تو فقط بخواه و آرزو کن
اما پیشاپیش شاد باش!
و ایمان داشته باش که رویاهایت
هم چون بارانی در حال فرو ریختنند!
پیشاپیش شاد باش و شکر گذار
چرا که خداوند نه به قدر رویاها
بلکه به اندازه ایمان و اطمینان توست که می بخشد!
*****
یادت باشد:
هر صبح پلکهایت فصل جدیدی از زندگی را ورق می زند
سطر اول همیشه این است : خدا همیشه با ماست … پس بخوانش با لبخند
یادت باشد که افتادن یک برگ از درخت هم بی حکمت خدا نیست
چه برسد باقی رخداد های زندگی
ای کاش:
در هیاهوی زندگی دریافتم چه دویدنهایی که فقط پاهایم را از من گرفت ،
درحالیکه قصه ای کودکانه بیش نبود ،
دریافتم کسی هست که اگر بخواهد میشود و اگر نه نمیشود ..
و به همین سادگی …
کاش نه میدویدم و نه غصه میخوردم ..
فقط او را میخواندم …
اى آن كه يادش مايه شرافت و بزرگى ياد كنندگان است و اى آن كه سپاسگزاريش موجب دست يافتن سپاسگزاران (بر نعمتها) است و اى آن كه فرمانبرداريش سبب نجات فرمانبرداران است، بر محمد و آل او درود فرست و با ياد خود دلهاى ما را از هر ياد ديگرى بازدار.
صحيفه سجاديه، دعاى ۱۱
خدایا دلم به سان قبله نماست
خدایـــــــــــا دلم به ســـــان قبله نماست
وقتی عقربه اش به سمت ” تــــو ” می ایستد . . .
آرام می شــــــــود…!
تا خدا هست ، دلی تنها نیست !
اسیر لطف خدا باش که بی خدا ، زندگی هرگز زیبا نیست …
ای روح بی قــــــــــرار
ای روح بی قــــــــــرار…چه باطالعت گذشت؟؟؟
عکسی شدم که قاب قبولم نمی کند…
این چندمین شب است که بیدارمانده ام..؟؟
آنگونه ام که خواب قبولم نمی کند…
بی تاب ازتوگفتم وحیف قرنهاست…
آن لحظه های ناب قبولم نمی کند…
گفتم که باخیال دلی خوش کنم ولی…
بااین عطش سراب قبولم نمی کند…
بی سایه ترزحضورخویش ندیده ام…
حق داردآفتاب قبولم نمی کند…
راه همیشــ ه یکـی استـــ...
خـدایــ ـا !
بــه دو راهـی هــای زمیـن کــ ه می رسـم
چشـم بــ ه آسمــان مـی دوزم
آنجــا راه همیشــ ه یکـی استــــ ،
همیشــ ه .