عرفه
برگزيدهاي از دعاي امام حسين عليه السلام در عرفه
1ـ ستايش حق تعالي:
ستايش سزاوار خداوندي است كه كس نتواند از فرمان قضايش سرپيچد و مانعي نيست كه وي را از اعطاي عطايا، باز دارد. و صنعت هيچ صنعتگري به پاي صنعت او نرسد. بخشنده بيدريغ است. اوست كه بدايع خلقت را به سرشت و صنايع گوناگون وجود را با حكمت خويش استوار ساخت… .
2 - تجديد عهد و ميثاق با خدا:
پروردگارا به سوي تو روي آورم. و به ربوبيت تو گواهي دهم. و اعتراف كنم كه تو تربيت كننده و پرورنده مني. و بازگشتم به سوي توست. مرا با نعمت آغاز فرمودي قبل از اين كه چيز قابل ذكري باشم… .
3ـ خود شناسي:
و قبل از هدايت مرا با صنع زيبايت مورد رأفت و نعمتهاي بيكرانت قرار دادي. آفرينشم را از قطره آبي روان پديد آوردي. و در تاريكيهاي سهگانه جنيني سكونتم دادي: ميان خون و گوشت و پوست. و مرا شاهد آفرينش خويش نگرداندي و هيچيك از امورم را به خودم وانگذاشتي… .
4ـ راز آفرينش انسان:
ولي مرا براي هدفي عالي يعني هدايت (و رسيدن به كمال) موجودي كامل و سالم به دنيا آوردي. و در آن هنگام كه كودكي خردسال در گهواره بودم، از حوادث حفظ كردي. و مرا از شير شيرين و گوارا تغذيه نمودي. و دلهاي پرستاران را به جانب من معطوف داشتي. و با محبت مادران به من گرمي و فروغ بخشيدي… .
5ـ تربيت انسان در دانشگاه الهي:
تا اين كه با گوهر سخن، مرا ناطق و گويا ساختي. و نعمتهاي بيكرانت را بر من تمام كردي. و سال به سال بر رشد و تربيت من افزودي. تا اين كه فطرت و سرنوشتم، به كمال انساني رسيد. و از نظر توان اعتدال يافت. حجتت را بر من تمام كردي كه معرفت و شناختت را به من الهام فرمودي… .
6ـ نعمتهاي خداوند:
آري اين لطف تو بود كه از خاك پاك عنصر مرا بيافريدي. و راضي نشدي اي خدايم كه نعمتي را از من دريغ داري. بلكه مرا از انواع وسائل زندگي برخوردار ساختي. با اقدام عظيم و مرحمت بيكرانت بر من . و با احسان عميم خود نسبت به من، تا اين كه همه نعماتت را درباره من تكميل فرمودي… .
7ـ شهادت به بيكراني نعمتهاي الهي:
الهي! من به حقيقت ايمانم، گواهي دهم. و نيز به تصميمات متيقن خود و به توحيد صريح و خالصم
و به باطن ناديدني نهادم. و پيوستهاي جريان نور ديدهام. و خطوط ترسيم شده بر صفحه پيشانيام، و روزنههاي تنفسيام، و نرمههاي تيغه بينيام. و آوازگيرهاي پرده گوشم و آنچه در درون لبهاي من پنهان است… .
8ـ ناتواني بشر از بجا آوردن شكر الهي:
گواهي ميدهم اي پروردگار كه اگر در طول قرون و اعصار زنده بمانم و بكوشم تا شكر يكي از نعمات تو بجا آورم، نتوانم مگر باز هم توفيق تو رفيقم شود، كه آن خود مزيد نعمت و مستوجب شكر ديگر، و ستايش جديد و ريشهدار باشد… .
9ـ ستايش خداي يگانه:
بنابر اين من با تمام جد و جهد و توش و توانم تا آنجا كه وسعم ميرسد با ايمان و يقين قلبي گواهي ميدهم. و اظهار ميدارم:
حمد و ستايش خدايي را كه فرزندي ندارد تا ميراثبرش باشد. و در فرمانروايي نه شريكي دارد تا با وي در آفرينش بر ضديت برخيزد و نه دستياري دارد تا در ساختن جهان به وي كمك دهد… .
10ـ خواستههاي يك انسان متعالي:
خداوندا، چنان كن كه از تو بيم داشته باشم، آنچنان كه گويي تو را ميبينم و مرا با تقوايت رستگار كن! اما به خاطر گناهانم مرا به شقاوت دچار مساز! مقدر كن كه سرنوشت من به خير و صلاح من باشد. و در تقديراتت خير و بركت به من عطا فرما!
11ـ سپاس به تربيتهاي الهي:
خداوندا! ستايش از آن توست كه مرا آفريدي. و مرا شنوا و بينا گرداندي! و ستايش سزاوار توست كه مرا بيافريدي و خلقتم را نيكو بياراستي. به خاطر لطفي كه به من داشتي والا… .
12ـ نيازهاي تربيتي از خدا:
و مرا بر مشكلات روزگار، و كشمكش شبها و روزها ياري فرماي! و مرا از رنجهاي اين جهان و محنتهاي آن جهان نجات بده و از شر بديهايي كه ستمكاران در زمين ميكنند نگاه بدار… .
13ـ شكايت به پيشگاه خداوند:
خدايا! مرا به كه وا ميگذاري؟ آيا به خويشاوندي كه پيوند خويشاوندي را خواهد گسست؟ يا به بيگانه كه بر من بر آشفتد؟ يا به كساني كه مرا به استضعاف و استثمار كشانند؟ در صورتي كه تو پروردگار من و مالك سرنوشت مني؟
14ـ اي مربي پيامبران و فرستنده كتب آسماني:
اي خداي من و اي خداي پدران من! ابراهيم، اسماعيل، اسحاق و يعقوب، و اي پروردگار جبرائيل، ميكائيل و اسرافيل. و اي تربيت كننده محمد، خاتم پيامبران و فرزندان برگزيدهاش. اي فرو فرستنده تورات، انجيل زبور و فرقان … .
15ـ تو پناهگاه مني:
تو پناهگاه مني، به هنگامي كه راهها با همه وسعت، بر من صعب و دشوار شوند و فراخناي زمين بر من تنگ گردد. و اگر رحمت تو نبود من اكنون جزء هلاك شدگان بودم. و تو مرا از خطاهايم باز ميداري. و اگر پردهپوشي تو نبود از رسوايان بودم.