کیمیا
امام خمینی رحمةالله علیه در صحن امام رضا علیه السلام با عارف و سالک
إلی الله حاج شیخ حسن علی نخودکی اصفهانی، ملاقات می کند. حضرت
امام رحمةالله علیه که در آن زمان سی - چهل ساله بودند، خطاب به ایشان
و به گنبد و بارگاه امام رضا علیه السلام می گویند:
«شما را به امام رضا علیه السلام، اگر کیمیا دارید به ما هم بدهید»
جناب شیخ از امام رحمةالله علیه می پرسند:
«اگر ما کیمیا را به شما بدهیم و شما بتوانید تمام کوه و در و دشت ها را تبدیل
به طلا کنید، آیا قول می دهید که آن را حفظ کنید، به جا استفاده نمایید و در
غیر رضایت خداوند به کار نبرید؟»
حضرت امام رحمةالله علیه تأملّی می کنند و می فرمایند :
«نمی توانم چنین قولی به شما بدهم»
جناب شیخ می فرمایند:
«حال که چنین است، بهتر از کیمیا را به شما می دهم که خسارتی برایتان
نداشته باشد و به برکت آن محتاج دیگران در زندگیتان نشوید، و آن این است
که بعد از نمازهای واجب این گونه می خوانی :
1. یک بار آیت الکرسی را تا «هو العلی العظیم» ؛
2. یک بار تسبیحات حضرت زهرا علیهاسلام ؛
3. سه بار سوره توحید ؛
4. سه بار صلوات ؛
5. سه بار آیات 2و3 سوره طلاق از «و من یتق الله تا لکل شی قدر»
(و هر کس خداترس شود خدا راه بیرون شدن از گناهان و بلا و حوادث سخت
عالم را بر او می گشاید. و از آنجائیکه گمان نبرد به او روزی عطاکند و هر که
بر خدا توکل کند خدا او را کفایت خواهد کرد که خدا امرش بر همه عالم نافذ
و روان است و در هر چیز قدر و اندازه ای مقرر داشته است)
حضرت امام رحمةالله علیه فرموده بودند : «از لحظه ای که این دستورالعمل را
دریافت کرده ام، در پی نمازهای واجب آن را ترک نکرده ام و اینک هر آنچه که
دارم، از عمل به آن دستور دارم.»