یا ثامن الحجج دل ما وا نمیشود خیلی تلاش کرده ام اما نمیشود
13 شهریور 1393
یا ثامن الحجج دل ما وا نمیشود
خیلی تلاش کرده ام اما نمیشود
هر جا که رفتهام و به هر کس که گفتهام
گفته است به دست من گره ات وا نمیشود
وقتی دل شکسته مداوا نمیشود…
دستت بزن به دامن سلطان که هر جواب
از او شنیده میشود الّا، «نمیشود»
حالا من شکسته دل خسته ی غریب
رو کرده ام به سوی تو آقا، نمیشود؟
گفتم «سلام حضرت مشکلگشا» و بعد
اذن دخول خوانده ام آیا نمیشود
راهم دهی حرم؟ که به ناگه کسی زغیب
تغییر داد قافیه ام را که میشود!
خیلی تلاش کرده ام اما نمیشود
هر جا که رفتهام و به هر کس که گفتهام
گفته است به دست من گره ات وا نمیشود
وقتی دل شکسته مداوا نمیشود…
دستت بزن به دامن سلطان که هر جواب
از او شنیده میشود الّا، «نمیشود»
حالا من شکسته دل خسته ی غریب
رو کرده ام به سوی تو آقا، نمیشود؟
گفتم «سلام حضرت مشکلگشا» و بعد
اذن دخول خوانده ام آیا نمیشود
راهم دهی حرم؟ که به ناگه کسی زغیب
تغییر داد قافیه ام را که میشود!